سنّتگرایی سانتیمانتالِ با چاشنیِ تحقیرِ متکبرانه
. مطلبی از سیدعلی میرفتاح در روزنامهی اعتماد به چشمم خورد که صرفِ چاپش برای روزنامهای با داعیهی روشنفکری و اصلاحطلبی مایهی تأسف است. یادداشت را میتوان در سه بندِ «مدحِ روزنامههای کاغذی»، «مذمّتِ خبرگزاریهای برخط (آنلاین)» و «خوار انگاشتنِ خبرخوانانِ اینترنتی» بدونِ ارائهی دلایل محکمهپسند و معقول خلاصه کرد. در مجموع به میتوان این نوشته از دو منظر موردِ نقد قرار داد: یکی اینکه نویسنده هیچ دلیلِ علمی و...
ادامهی یادداشتبینواییِ «بینوایان»
کتاب بینوایان اثری کلاسیک و شاهکار ویکتور هوگو نویسندهی فرانسویست. به جرئت میتوانم بگویم که این کتاب جزو سه اثر برتریست که در زندگیام خواندهام. تأثیری که روایتِ آن و شخصیتهای به دقت طراحیشدهاش در زندگیام داشتهاند کم نیست. در مقایسه با این رمانِ بینظیر، شاید تنها کتابهای مرحوم سعیدی سیرجانی چنان تأثیرگذاریِ مثبتی در زندگیِ مخلص گذاشته باشند و بس. کتابهای خوب و آموزنده کم نیستند، اما آنانی که تأثیری...
ادامهی یادداشتمرحوم سعیدی سیرجانی، الگویی برای جنبش کرامتجو
ارزشِ فريادهای رياستيزانهی وی وقتی مشخص میشود که بدانيم آن دورانِ تاريک نه مانندِ ساليان حضورِ اصلاحطلبان در دولت است که گنجيها از درون زندان برای حکومت خط و نشان ميکشيدند و نه چونان زمانهی حاضر است که شکافِ کارگزارانِ نظام به حدی رسيده که به دستورِ رهبری معظم وقعی ننهند و مستحضر به مردمی باشند که به فيضِ رسانههای متعدد و رنگارنگ به حقوقِ مسلم خود و دروغپردازیهای بیشرمانه حکومت واقفاند و بر پيگيری مطالباتشان مصرّ.
ادامهی یادداشتجاهای خالی بسیار
مدتها بود که رمان نخوانده بودم. وقتی اینهمه مجموعه مقالات و کتابهای تحقیقی رنگ و وارنگ و استخواندار در بازار هست که دل آدم برای خواندنشان لک میزند، خواندن داستان سکینه خاتونِ عاشق و ماجرای فلان مردِ سرگشته هیچ جذابیتی ندارد. رمانهایی ارزش وقت تلف کردن دارند که آدمیزاد بعد از خواندنشان احساس کند دریچههای جدیدی از زندگی و انسان بودن به رویاش باز شدهاند. آنها که درسهای زندگی و مفاهیم عمیق بشری را در لفافه پیچیده و به...
ادامهی یادداشتهفتاد سینه سخن
خواندنِ مقالههای سالهای سی و چهل برای همنسلان من لذتی دارد. نه به جهتِ بهرهمند شدن از نکاتِ ادبی یا ارزش علمی، بلکن به دلیل اطلاعات تاریخی و اجتماعی که به ما جوانانِ عصرِ آزادیِ اطلاعات و فورانِ دانش یادآوری میکند. مایی که رخدادهای تاریخی را از دیدگاهِ کوچکِ قرن بیست و یکمیمان برانداز میکنیم، غافل از اینکه در آن دوران زمانه رنگِ دگر داشته است و مردمان، اندیشهی دگر. اجازه بفرمایید مثالی بزنم. چند سال پیش در جمعی...
ادامهی یادداشتحکایات کلیله و دمنه، مصداق بارز جامعهی ایران
تا تیغ بیقرار نگردد میانِ خلق بر تختِ ملک هیچ ملک پایدار نیست انصافاً مثلها و کنایاتِ یک قوم از رفتار و پندار مردماناش نشأت میگیرد و برگرفته از خلق و خوی آنهاست. مثلاً درصد قابلِ ملاحظهای از کتب ادبی و دیوانِ اشعار تاریخِ سرزمین پرگهرمان به وعظ و اندرزدهی و پرهیز از حماقت و تندروی و ریا و چاپلوسی و ظلم و دروغ و غیره و ذلک اختصاص دارد. ضربالمثلهایمان هم شکرِ خدا از این قائده مستثنی نیست. «برای دستمال یک قیصریه را به...
ادامهی یادداشت
آخرین دیدگاهها