بیلی بهرِ باغچهمان
نظر متینی از جانب آقای جعفری ذیل مطلب «اسراییل: دردِ بیشفا، بهانهی جفا، دستآویزِ بقا» نوشته شد که به گمانم پاسخش ارزشِ یک یادداشتِ جداگانه داشته باشد: اسرائیل نقطه تلاقی تفکر الهی و تفکر الحادیست ، اگر ما سراغ او نرویم یقین بدانید او سراغ ما می آید. نفی اسرائیل چه در عمل چه در تفکر، از الزامات بایسته نظام اسلامی است زیرا نتایج عملکردی آن رژیم نه تنها نظام اسلامی، که کل بشریت را تحت تاثیر خود قرار می دهد. آهنگ مبارزه با...
ادامهی یادداشتو فقط خاطرههاست…
زندگی فرایند عجیبیست. اگر با مفاهیم مدیریت آشنا باشید زندگی همه ما چونان پروژهایست که باید با برنامهریزی مناسب و راهبرد هوشمندانه و راهکارهای هدفمند به پیش رود. برای آنان که خودخواهانه میاندیشند پروژهشان کوتاهمدت است و با زندگیشان به پایان میرسد. برای دیگران پروژهشان پیشزمینه و پیشنیازیست برای پروژههای دیگرانی که هنوز در شکم مادر و پشت پدرانشانند. زندگی مانند هر پروژهای هدف دارد. زندگی بیهدف زندگی...
ادامهی یادداشتو باز هم اسراییل
صحبتهای زیباکلام به گمانم برایش گران تمام خواهد شد. او حرفی را تکرار کرد که هاشمی رفسنجانی پیش از ردّ صلاحیت زده بود و بیتردید در تصمیمِ حکومت بیتأثیر نبود: اینکه ما به طورِ مستقیم و ریشهای با اسراییل مشکلی نداریم و حداکثر کاری که میبایستی بکنیم حمایت از اعراب برای احقاقِ حقوقشان است. همانطور که ممکن است از مسلمانان کشمیر یا شیعیان بحرین هم دفاع کنیم. اما اوضاع نباید اینگونه باشد که حیات و مماتِ خود و اولویتدهیِ...
ادامهی یادداشتکژطبع جانوران
«طفلی به نام شادی دیریست گم شدهست….» استاد شفیعی کدکنی شعری ناب و تازه را اینگونه آغاز میکند. دغدغهی او اما به یک سال و یک قرن باز نمیگردد. این طفل قرنهاست که در پهنهی میانِ خلیجِ فارس و خزر ناپیداست. متعصبانِ خشکمغزِ قشری اصولاً با هر چه مایهی شادی و نشاط است مشکل داشتهاند. خنده مکروه است. رقص مذموم است. بزم محکوم است. هنر فسق و فجور است، موسیقی غناست و عشق جایاش در پستوی خانه. حقّ گفتن تنها زیرِ لحاف...
ادامهی یادداشتآشکارا نهان
بسیاری اوقات پیش میآید که وقتی آدمی از بطنِ ماجرا بیرون آمده و به عبارتی «کنار گود» میایستد نکتههایی به ذهنش میرسد که شاید تا صد سال آزگار هم به مخیلهاش خطور نمیکرد. مثل اینکه قرار باشد ایراداتِ مسیرِ یک جاده را دریافته و آن را اصلاح و بهینهسازی کنیم. درگیر بودنِ روزمره در عمق ماجرا مانندِ رانندهایست که در جاده میراند و به همین سبب دورزدنهای بیجا و ناراستیِ مسیر و بینظمیِ مکرّر و نالازم به چشممش نمیآید....
ادامهی یادداشتخوردنِ از نقول و خنده بر عقول
یکی از بحثهایی که سالهاست ایرانیان درگیرِ آن بودهاند و به فراخورِ ایّام و میزانِ آزادیهای لازم و مزاجِ محتسبهای زمانه روغنِ آشاش را کم و زیاد کردهاند مقولهی شیرینِ «غربزدگی» و «غربستیزی»ست. امری که با پیروزیِ انقلاب به شیوهای افراطی تشدید شد. لبّ کلامِ این نظریه این است که غرب (که البته قبل از بستنِ پیمانِ راهبردی با روسیه و بده-بستانهای کلانِ اقتصادی با چین شرق را هم تنگِ آن زده بودند) استعمارگر و شیّاد و...
ادامهی یادداشت
آخرین دیدگاهها